ماهی هایی که وجود ندارند.

ساخت وبلاگ

روزهای عجیبی دارم. احساس عمیقی از تغییر و بهتر شدن در من جریان پیدا کرده است. تمام تلاشم را میکنم که هیچ چیز شبیه به قبل نباشد. واقعیت امر این است که در هیچ نقطه ای از زندگیم به اندازه ی این روزها ذهن خلوتی نداشته ام و این احتمالا بهترین اتفاق درونیِ حال حاضر برای من باشد.

تمایلات عجیب و غیرقابل توجیهی پیدا کرده ام. چیزهایی شبیه به لذتی عمیق از خودکار هایی که جوهر پس میدهند، یا اعتیاد به چای ترش در ساعت چهار بعد از ظهر. حتی وسواس تقارن پیدا کرده ام! و این مسئله به طرزی ازار دهنده است که احتمالا استعمال یک سال خورشت کرفس از ان دلپذیر تر است. دقیقا همینقدر دور و نزدیک به تصور.

از طرف دیگر ماجرا اما هم نشینی مداومِ من با تجربی خوان ها تمام تصورات ذهنیم از جهان خلقت را تغییر داده است. مکان نسبی اپاندیس را متوجه شدم و تقریبا فهمیده ام میتوکندری نوعی بیماری داخلی نیست. زیست واقعا عجیب است. عجیب و ترسناک! منظور واضح ترم این است که همین نیمچه اطلاعات جدیدا کسب شده ام از علم زیست شناسی به اندازه ی کافی برای دیوانه کردنِ من کافیست. بچه های تجربی واقعا قابل تحسین هستند.


نیمه ی من :))...
ما را در سایت نیمه ی من :)) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : windbag2016 بازدید : 100 تاريخ : پنجشنبه 21 بهمن 1395 ساعت: 16:18