"بنمای رخ که خلقی:))" یا "آِی ام زنده!"

ساخت وبلاگ

+ حقیقت این است که هیچ جای زندگیم به اندازه ی این روزها همزمان غرق در چیزی و فراری از ان نبوده ام. حالتی عجیب و در عین حال منحصر به فرد. از ان مدلهایی که حوصله ی توضیح دادنش را هم ندارم!بهتر است بگویم توانایی توضیح دادن یا حتی شبیه به چیزی کردنش را. انگار روزمرگی متحرکی شده باشم که شرایطش را دوست دارد.  هر روز لباس های روز قبل را میپوشم. اهنگ های ثابتی گوش میدهم و فکر های یکسانی دارم که در روزهای مختلف هفته به ترتیب به ذهنم می ایند! 


++ چند شب پیش بود که فهمیدم چطور شخصیتِ سالها قبلم میتواند همچنان در وجودم زندگی کند. اینکه هنوز بعد از چهار سال میتوانم برای مرگِ دامبلدور گریه کنم خوشحالم کرد! احساس کردم تکه هایی دور از من، همچنان در یک توالی زمانی از امروزم، زندگی میکنند. تعبیری قریب تر از این برای توصیفش پیدا نمیکنم. همینقدر نامفهوم و ازار دهنده. 


64

نیمه ی من :))...
ما را در سایت نیمه ی من :)) دنبال می کنید

برچسب : بنمای رخ که خلقی,بنمای رخ که باغ و گلستانم,بنمای رخ که آرزوست, نویسنده : windbag2016 بازدید : 107 تاريخ : جمعه 10 دی 1395 ساعت: 6:48